- مشخصات كتاب
- اشاره
- مقدمه:
- بخش اولمقدمه: بقلم فرزند دانشمند مؤلف
- بخش دوّممقدمه: بقلم مؤلف
- بخش سوّم آبا و اجداد
- بخش چهارم شرح حال والد
- بخش پنجم شرح مختصرى از اجداد مادرى
- بخش ششم شرح زندگى
- بخش هفتم وضع معيشت
- بخش هشتم وضع معاشرت
- بخش نهم حسرت بسوى نجف اشرف
- بخش دهم وضع مالى و روش زندگى در تمام دوران نجف
- بخش يازدهم ازدواج و انتقال از مدرسه به خانه
- بخش دوازدهم: فشار زندگى مرا وادار كرد كه كسب اختيار كنم ...
- بخش سيزدهم انتقال از نجف و سكونت در كربلا
- بخش چهاردهم برگشت به نجف
- بخش پانزدهم دفع توّهم و تنبيه بر يك امر لازم
- بخش شانزدهم بيان الطاف و كرامتهاى حق در آن اوان
- بخش هفدهم: نحوه مجاهده
- بخش هيجدم حركت بسوى ايران
- بخش نوزدهم كارهاى اصلاحى او در زادگاهش
- بخش بيستم حركت به مشهد و از آنجا به طهران
- بخش بيست و يكم توقف اجبارى در طهران
جهاد اكبر: زندگي آيت الله محمدجواد خراساني
مشخصات كتاب
سرشناسه : خراساني، محمدجواد
عنوان و نام پديدآور : جهاد اكبر: زندگي آيت الله محمدجواد خراساني
مشخصات نشر : [بي جا.
مشخصات ظاهري : غ، ص 270
وضعيت فهرست نويسي : فهرستنويسي قبلي
شماره كتابشناسي ملي : 56720
اشاره
جهاد اكبر، ص: 1
مقدمه:
بسمه تعالى چون مرحوم مؤلف براى دفترچه زندگيش نامى قرار نداده بود و چون مجاهدات و رياضات مؤلف در راه كسب كمالات علمى و تذكيه نفس و فضائل روحانى از اكبر مجاهدت عند اللّه در لسان شارع مقدس است لذا بهترين اسمى را كه مناسب ديدم براى شرح مجاهداتش همان نام جهاد اكبر است و واقعا خ خ اسمى با مسمى و مصداق الاسماء تنزل من السماء ميباشد.
ناشر/ م ى
الف
بخش اول مقدمه: بقلم فرزند دانشمند مؤلف
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد للّه ربّ العالمين و الصّلواة و السلام على نبيّنامحمّد و آله اجمعين و اللّعن الدّائم على مخالفيهم و معانديهم اجمعين من الآن الى يوم الدّين. چون بعض از رفقا كرارا خ خ فرمودند كه مقدّمه اى بر زندگينامه مرحوم والد معظّم طاب ثراه بنويسم امتثالا.
لأمرهم عرايض خود را دارد و جهت معطوف ميدارم.
جهة اول: مختصرى پيرامون خصوصيّات روحى و اخلاقى ايشان.
جهة دوم: درباره تأليفات ايشان و اينكه چه مقدار آن كامل و چه مقدار ناقص است و از كامل چه مقدار مطبوع و چه مقدار آماده طبع ميباشد تا اگر بانى خير پيدا شود بطبع آن اقدام گردد.
اما جهة اول: نظر باينكه خود ايشان در همين زندگينامه حالات و خصوصيّات خود را مرقوم فرمودند
ب ديگر گفتار بنده توضيح واضح خواهد بود و مفيد فايده نيست و بعلاوه چنانچه بنده بخواهم در زهد و ورع و ساير خصوصيّات ايشان بنگارم خود را بين المحذورين ميبينم چون از جهة اينكه پسر ايشان هستم ممكن است گفتارم را وقعى ننهند و حمل بر اغراق گوئى كنند و بگويند مقتضاى ابّوت و بنوّت چنين است.
و از اينطرف در كتمان كردن او هم ممكن است تقصير كرده باشم و اداء حقّى از حقوق ايشانرا نكرده